به گزارش سینماپرس، هادی حاجتمند فیلمساز اهل مشهد متولد ۱۳۶۲ است. او در دانشگاه فلسفه خوانده و دوره عالی سینما را در دانشکده سینما تئاتر گذرانده است. بالغ بر دو دهه است که به فیلمسازی اشتغال دارد و در این مدت عمدتا به ساخت فیلمهای مستند مبادرت داشته است. مستند «تاسوکی» که درباره کشتار گروهک منسوب به عبدالمالک ریگی بود و ازقضا یکی از هم خوابگاهیهای حاجتمند نیز در آن حادثه به شهادت رسید، یکی از ساختههای او است. مستند شهید برونسی اثر دیگری بود که پای حاجتمند را به تلویزیون باز کرد و وی در ادامه مجموعه تله تئاتر «پشت پرچین ابن اماره» را درباره وقایع پس از عاشورا ساخت. در میان مستندهای حاجتمند، «آنا» که به روایت زندگی مادر یک شهید اختصاص دارد و «انتهای فلسطین جنوبی» که درباره جانبازان قطع نخاعی ساخته شده است، با استقبال بیشتری مواجه شدهاند.
ساخت مستند «گردانی که بود، گردانی که هست» با موضوع عملیات کربلای ۴ و ۵، باعث شد تا این دو عملیات به دغدغهای مهم و جدی در ذهنش بدل شود. عطف به همین دغدغه بود که وی نخستین فیلم بلند سینماییاش با نام «اشنوگل» را درباره شهدای غواص ساخت. فیلمی که به سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر نیز راه یافت و مدیوم سینما را برای حاجتمند جدیتر ساخت.
اکنون مدتی است که دومین فیلم بلند سینمایی این کارگردان با نام «مدیترانه» در سینماهای سراسر کشور اکران شده است. فیلمی که بخشی از داستان آن در کشور سوریه و حول تصویرگری رشادتهای شهدا و رزمندگان مدافع حرم بهویژه شهدا و رزمندگان شریف لشکر فاطمیون میگذرد.
به بهانه اکران این فیلم، به سراغ حاجتمند رفتیم و با او درباره کم و کیف ساخت این فیلم سینمایی به گفتوگو نشستیم.
چندی پیش، نخستین بخش از این گفتوگو در تسنیم منتشر شد که این بخش در لینک زیر قابل مشاهده است:
اینک مشروح دومین و آخرین بخش از گفتوگوی تسنیم با کارگردان «مدیترانه» را از نظر میگذرانید:
دریای مدیترانه ناموس آمریکا است
یکی از مفاهیمی که در فیلم «مدیترانه» به شیوه استعاری مورد استفاده شما قرار گرفته است، مفهوم آکواریوم است.
بله. تصورم این است که ما همگی در آکواریوم زندگی میکنیم و پس از مرگ به مدیترانههای خود بازمیگردیم. این فرایند به شکل استعاری در فیلم به تصویر کشیده شده است. نکته حائز اهمیت این است که چگونه یک زن ایرانی به فرمان یک فرمانده نظامی که ظاهرا ایرانی هم نیست، با هلیکوپتر از روی دریای مدیترانه که ناموس آمریکا به شمار میآید، عبور میکند. ما در جهان سینمایی فیلم، زنی ایرانی را مشاهده میکنیم که نماد غیرت، عزت و شرف است و ازقضا ظاهرش هم چندان حزباللهی نیست. این زن به فرمان یک فرمانده نظامی در امنیت کامل توسط هلیکوپتر از فراز دریای مدیترانه عبور میکند و در حلب مینشیند. شاید برخی بگویند که به تصویر کشیدن چنین اتفاقی در سینما مصداق بیانیهخوانی است اما این نکته در جشنواره جهانی فیلم فجر توسط یک منتقد خانم ایتالیایی که نویسنده کتاب «جهان با ترامپ و بدون ترامپ» نیز هست، فهم شد و او در اینباره چهل دقیقه با من گفتوگو کرد.
مسألهام سینما است
از حیث فرم، تکنیک و مهارتهای سینمایی، انتقاداتی به «مدیترانه» وارد است که برخی از آنها توسط بعضی منتقدین نیز بیان شده است. ازجمله اینکه فیلم دیر شروع میشود یا اینکه اجتماع و ترکیب خردهپیرنگهای گوناگون موجود در فیلم، نهایتا آنگونه که باید در خدمت روایت اصلی قرار نمیگیرد یا برخی انتقادات که به زوایای استقرار و نوع حرکت دوربین در برخی پلانها و سکانسها اختصاص داشت. برخی از فیلمسازان همجنس شما که اصطلاحا فیلمسازان ارزشی خوانده میشوند، معتقدند که پیام و محتوایی که باید به واسطه اثر هنری به مخاطب منتقل شود، مهمتر از فرم و تکنیک مورد استفاده در اثر است. نگاه و تحلیل شما درباره این گزاره چیست؟
مسأله من سینما است؛ ابزار کارم هم سینما است؛ درغیراینصورت میتوانستم شاعر، سخنران، تحلیلگر سیاسی یا مقالهنویسی در روزنامه باشم. مسأله من این است که طی فرایندی مشخص به سینمای اصیل برسم؛ سینمایی که فرم دارد و محتوا بهشکلی سرراست در دل این فرم جای گرفته و این دو درهم تنیده شدهاند. سینمای اصیل، سینمایی است که بهواسطه آن بتوانیم صدای خود را به گوش جهان برسانیم و بدینوسیله این پیام را به جهانیان مخابره کنیم که ما داریم درباره انقلاب اسلامی حرف میزنیم.
سالی که همراه با جمعی از فیلمسازان خدمت حضرت آقا رسیدیم، ایشان با ما بهعنوان تحلیلگر سیاسی یا اجتماعی صحبت نکردند؛ بلکه بهعنوان فیلمساز با ما سخن گفتند. من سینماگرم و به اثر سینماییای که ساختهام انتقادات چهبسا جدی هم وارد است. بخشی از انتقادات معطوف به اتفاق بدی است که در ممیزی برای فیلم رخ داد. مطمئنم که اگر این اتفاق رخ نمیداد، ۸۰ درصد مشکلات کنونی در «مدیترانه» وجود نداشت. به هرحال یکی از جدیترین جنگها و بحرانهایی که من قصد به تصویر کشیدنش را داشتم به طور کامل از ابتدای فیلم حذف شد. بنابراین من به منتقدانی که معتقدند فیلم دیر شروع میشود حق میدهم. برخی منتقدان هم لطف داشتند و گفتند فیلمت مثل دریای مدیترانه است؛ آرام شروع میشود و با حوصله قصهاش را تعریف میکند. باور دارم که منتقد خوب همچون آینه است که میتواند ضعفها و قوتهای حقیقی را به فیلمساز گوشزد کند. من بسیار خوشحالم که غالب منتقدان، کارگردانی «مدیترانه» را از فیلم قبلیام «اشنوگل» جلوتر دانستهاند؛ غالبا گفتهاند که بازی خانم مهراوه شریفینیا بهترین بازیای است که تا به حال در سینما داشته است؛ غالبا گفتهاند که سکانسهای جنگی فیلم به خوبی از آب درآمده است. فیلم در کنار این نقاط قوت، ضعفهایی هم دارد که من آنها را میپذیرم. امیدوارم در فیلم بعدیام بتوانم نقایصی که در «مدیترانه» وجود داشته است را رفع کنم. من اهل جرقه زدن نیستم؛ بلکه همانطور که در آغاز گفتوگو اشاره کردم، فرایندمحورم؛ تلاشم این است که آرام آرام به مسیر خود در سینما ادامه دهم، پیشرفت کنم و به جای اثرگذاری مقطعی، اثرگذاری مداوم داشته باشم.
گفتند فیلمی ضد مدافعان حرم ساختهای!
مسأله اینجا است که نگاه غالب مدیران عرصه فرهنگ و هنر کشور، نه فرایندمحور بلکه خروجیمحور است و این نگرش غالب، شرایط کار کردن را برای فیلمسازانی مثل شما که به فرایند بیش از خروجی اهمیت میدهند، سخت میکند.
بله اما توجه داشته باشید که این نگاه در تعارض با نگاه حضرت آقا است؛ چراکه نگاه ایشان کاملا معطوف به فرایند است؛ بدین معنا مردم باید طی فرایند مشخصی پرورش پیدا کرده و بالغ شوند. وظیفه من بهعنوان یک فیلمساز نیز رشد مبتنی بر فرایند است.
از شرایط اکران فیلم رضایت دارید؟
با توجه به اینکه کشور در شرایط دشوار و پیچیده ناشی از فراگیری کرونا به سر میبرد، توقع زیادی ندارم که در اکران برای فیلم اتفاق ویژهای رخ دهد. مورد عجیب و جالبی که چندی پیش با آن مواجه شدم این بود که طبق آمار سمفا اعلام شده بود که تنها ۱۱ نفر فیلم را تماشا کردهاند! این درحالی است که من شخصا بهعنوان کارگردان تا آن تاریخ در چهار اکران حضور داشتم و در هر یک از آن اکرانها دستکم ۳۰۰ تماشاگر حضور داشتند. به نظر میرسد که در سامانه سمفا پارهای از مشکلات سختافزاری وجود دارد که باید حل شود و سامانه مورد بهروزرسانی قرار گیرد. البته قبول دارم که فیلم من از آن دست فیلمهای شیشهبشکن نیست که برای تماشایش هزاران نفر به سینما گسیل شده و سر و دست بشکنند اما همین جمعیتی که تاکنون «مدیترانه» را در سینما تماشا کردهاند هم واکنشهای زیادی به فیلم داشتهاند و بسیاری از آنها پیرو درخواستی که من داشتم، تصاویر حضور خود در سالنهای سینما را برایم ارسال کردند.
یکی از اتفاقاتی که مرا رنجاند این بود که برخی بدون اینکه حاضر باشند دقیقهای با من حرف بزنند، درباره فیلم گفتند که «مدیترانه» ضد مدافعان حرم، ضد جنگ و ضد انقلاب است. این بیانصافی است. دغدغه و مطالبه من و امثال من از مسئولین امر این است که در زمان پیشتولید و تولید به ما کمک کنید. حکایت حمایت برخی مسئولین از فیلمسازان انقلابی حکایت نوشدارو پس از مرگ سهراب است.
اختصاص بخشی از عواید فروش «مدیترانه» به مردم خوزستان
گویا قرار است بخشی از عواید فروش «مدیترانه» را هم به مردم خوزستان اختصاص دهید.
بله. قرار است در پایان، درصدی از سهم تهیهکننده فیلم را به مردم شریف و نجیب خوزستان اهدا کنیم.
برای حضور فیلم در جشنوارههای معتبر بینالمللی و فرامرزی هم تمهید و برنامهای دارید؟
بله. اکنون فرایند زیرنویسدار شدن فیلم توسط دوستان خوب حوزه هنری در حال انجام است و من بسیار امیدوارم که فیلم در جشنوارههای خارجی بدرخشد. به هرحال داوران حاضر در جشنوارههای خارجی چندان مبتنی بر شاخصهایی که در جشنوارههای داخلی ما مطرح است، آثار را داوری نمیکنند. جشنوارههای سینمایی ما بسیار فرمزده و اسیر فرمزدگی هستند و عموما داوران حاضر در این جشنوارهها آثار را مبتنی بر فرم تماشا و داوری میکنند. این درحالی است که جشنوارههای خارجی در فرایند ارزشیابی آثار، سهمی را به فرم و سهمی را به گفتمان و پیام اثر اختصاص میدهند.
تمرکز دولت سیزدهم به بهبود معیشت مردم معطوف باشد
بهعنوان یک سینماگر، مطالبه و انتظارتان از دولت سیزدهم چیست؟
انتظارم این است که دولت سیزدهم اهتمام جدی خود را صرف بهبود وضع معیشت مردم و تأمین نیازهای اولیهشان کند. اکنون مسأله اصلی مردم معیشت است؛ عدم افزایش ناگهانی و غیرمنتظره قیمت کالاهای اساسی است. اگر دولت سیزدهم به این موارد اهتمام لازم و مناسب داشته باشد، فرهنگ و هنر نیز قادر خواهد بود کار خود را به درستی انجام دهد.
نکته دیگر آن است که در کشور ما لشکرهای فرهنگی کاربلدی وجود دارند که لازم است دولت به این لشکرها اعتماد و از آنها حمایت کند.
دو فیلمنامه در دست نگارش دارم
پروژه سینمایی بعدی که قرار است به سراغ ساخت آن بروید مشخص شده است؟
بله دو، سه پروژه وجود دارد که هنوز برای ساختشان به جمعبندی نرسیدهام. یکی از آنها فیلمی کمدی با موضوع کرونا است که «بیستکویید» نام دارد و به قول شعرا تضمینی نسبت به فیلم «لیلی با من است» به شمار میآید؛ ازقضا فیلمنامه آن نیز توسط رضا مقصودی نویسنده «لیلی با من است» در حال نگارش است. این فیلم، نگاهی کمدی به فعالیتهای جهادی آن دسته از جوانان حزباللهی که برای کمک به حل بحران کرونا به بیمارستانها میروند و فعالیتهای جهادی داوطلبانه انجام میدهند، دارد.
یک فیلمنامه جنگی بسیار خوب و در عین حال دشوار هم با همراهی و سرپرستی استاد احمدرضا درویش در حال نگارش است که «باتلاق» نام دارد و به سفارش سازمان اوج درحال آمادهسازی است. هر یک از این دو فیلمنامه که زودتر آماده شوند، به سراغ ساخت آن خواهم رفت.
مسئولین فرهنگی فرایندمحوری را اصل بدانند نه نتیجهمحوری
در پایان، نکته یا محور قابل طرحی باقی مانده است که بخواهید به آن اشاره کنید؟
مسئولین فرهنگی کشور باید بدانند که در راه تمدنسازی که کلیدواژه مورد تأکید حضرت آقا است، فرایندمحوری اصل است نه نتیجهگرایی؛ در رویکرد نتیجهمحوری برخی فیلمسازان به طور ناگهانی ظهور میکنند، یک فیلم میسازند و در ادامه از آنجا که بنمایههای فکری و فلسفی قوی ندارند، به یکباره در آغوش جریان مقابل رفته و جذب این جریان میشوند.
ارسال نظر